دیکشنری
داستان آبیدیک
preparation of food
pɹɛpəɹe͡iʃən ɑv fud
فارسی
1
عمومی
::
تهیه خوراك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PREOVULATORY
PREP
PREP ROOM
PREPACKED C18 COLUMNS
PREPAID
PREPAID CARD
PREPAID EXPENSE
PREPAID LANDLINE TELEPHONY
PREPAID PAYMENT INSTRUMENT
PREPAID SUBSCRIBERS
PREPAID TAXES
PREPARATION
PREPARATION AREAS
PREPARATION MATCH
PREPARATION METHOD THEREOF
PREPARATION OF FOOD
PREPARATIVE
PREPARATOR
PREPARATORILY
PREPARATORY
PREPARATORY ACTION FOR DEFENCE RESEARCH
PREPARATORY STUDENTS
PREPARATORY TO
PREPARE
PREPARE FOR
PREPAREDNESS
PREPARING
PREPATTERNED GUIDED ANODIZATION
PREPAY
PREPAYMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید